Mittwoch, 5. Dezember 2007

آبروی این شب تیره را،مگر شفق بَرَد

آبروی این شب تیره را،مگر شفق بَرَد

حجاب ظلمت را،خورشید اندیشه دَرََََد

در آشفته بازار سوداگران عقل و خرَد

نااهل مشتری،خرمهره بجای گوهر خَرَد

سخندان عقل اندیش، گزیده گوید سخن را

نه چون جاهل،ذهن دگران به مُهمَل شویَد

خرد ِ کار ساز، ساده بدست نیامد کسی را

در پی خرد سوزنی،باید سالها جامه دَرَید

لب فرو بند مرد!که در این کویر زندگی

گرگان گرسنه از شیران اندیشه، بسیار سَرَند

درهر کوی و برزن شهر بیخردان که تو بینی

سیاووشان عاشق بسیار را کفتاران بر دَرَند

Keine Kommentare: