Montag, 11. Oktober 2010

از طعم بوسه های ترد کودکیم

از طعم بوسه های ترد کودکیم

بر پستان خالی زندگی

هنوز پرم از خاطره

نان سیر رویا

و خواب خوش پاهای پر زخمم

کفش کهنه ی هم بازیم بود

که پدرش مشقهای ادارش را خوب مینوشت

و من جریمه های او را

لبه های بریده نیمه خمیر

در سفره آنان طعمی داشت

از خواب عسل

و من زنبور زرد کوچکی

با انبانی پر از گرسنگیهای مداوم

Keine Kommentare: