زندگی مرا اگر فهمی بود از بودن
در بودنهای تو بود
حالا که نیستی
در نافهمیهای بسیار زندگی
گم شده ام
///////////
در باور رنجورم رسوب میکند
افسانه نبودنهای همیشگیت
از جام شکسته این زندگی نابکار
شوکران دردی را سر میکشم
که تو در جام خالی از حضورت ریخته ای
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen