Montag, 11. Oktober 2010

برای عزیزی که سفر کرد

زندگی مرا اگر فهمی بود از بودن

در بودنهای تو بود

حالا که نیستی

در نافهمیهای بسیار زندگی

گم شده ام

///////////

در باور رنجورم رسوب میکند

افسانه نبودنهای همیشگیت

از جام شکسته این زندگی نابکار

شوکران دردی را سر میکشم

که تو در جام خالی از حضورت ریخته ای

Keine Kommentare: